۱۹ فروردین ۱۳۸۷

آقا دستهات را بشور!

چند سال پیش برای مدتی به یه کلوپ می رفتیم برای نرمش و ورزش اینها.توی افرادی که به اینجا مراجعه می کردند اغلب افراد تحصیل کرده بودند و همه جور آدم به قولی سطح بالا دیده می‌شد از مهندس و دانشجو گرفته تا انواع پزشک و معاون وزیر و مدیرعامل و اینها .یه روز برخلاف عادت همیشگی خودم که معمولا سعی می‌کنم اینطور جاها از دستشویی استفاده نکنم مجبور به اینکار شدم که تقریبا شلوغ هم بود با دوستی که همیشه باهم بودیم منتظر نوبت بودیم که نکته‌ای که نظر من را جلب کرد، توجه او را هم جلب کرد. هیچکدام از آقایون بعد از قضای حاجت دستهاشون را نمی‌شستند!

نتیجه‌گیری خاصی نمی‌خوام بکنم تنها می‌خوام بگم این همه زور زدن‌های سیاسی تو این مملکت بی‌فایده است اگر کسی می‌خواد کاری بکنه تو این مملکت باید کار فرهنگی باشه اون هم نه خیلی کار فرهنگی بزرگ از همین امور به نظر پیش پا افتاده و ساده و بدیهی. کسی که با توجه به تحصیلاتش انتظار ازش می‌ره اما آنرا برآورده نمی‌کنه و آنقدر همه چیز برایش بی‌تفاوت شده که حتی به بهداشت فردی و اجتماعی‌اش اهمیتی نمی‌دهد چگونه انتظار است که در مسایل اجتماعی و سیاسی تصمیم گیری مناسب و بر اساس منافع ملی  داشته باشد!

می دونم خیلی‌ها که اینها را بخونن می‌گویند ای بابا دلت خوشه اما من بعد از سالها به این نتیجه رسیدم یک آدم اینقدر بی‌تفاوت و شعارزده که همه چیزش تنها در تئوری خلاصه می‌شود و و حاضر به پرداخت بهای ناچیز اجرای بدیهی ترین امور نیست، هیچگاه عملی مناسب و مفید ازش سر نخواهد زد.

 

 

پیرو نظرات پای این لینک

۱ نظر:

  1. به نکته جالبی اشاره کردی.بررسی این نکات فرهنگی راهگشای مسایل عمده تری خواهد شد.

    پاسخحذف