۱۲ مهر ۱۳۸۷

آقا دیر شد، بدوید بدوید!

زمان: اوایل ماه خرداد

  • ..خوب ما قصد داریم که به زودی تعمیرات اساسی انجام بدیم
  • خوب از ما چه کاری بر میاد
  • ما نیاز به قطعات یدکی داریم و چون سازنده اصلی بخاطر شرایط حاضر به ما چیزی نمی فروشه ما می‌خواهیم که شما آنهایی را که می‌تونید برامون تهیه کنید
  • خوب ما که نمی تونیم تهیه کنیم می تونیم بسازیم
  • خوب منظور همانه
  • ما باید از طریق مهندسی معکوس اینها را بسازیم چون دسترسی به نقشه‌های ساخت نداریم بنابراین نیاز به نمونه داریم
  • ما نمونه داریم بهتون میدیم
  • خوب برای تسریع در کار بهتر که هرچه سریعتر اینکار بکنین
  • باشه حالا بهتون خبر می‌دهیم

.......

یک ماه بعد

  • سلام مهندس چی شد قرار شد نمونه بهمون بدین
  • باشه خبرتون می کنیم
  • مهندس این قطعات حداقل نیاز به 7-8 ماه  کار دارند برای خودتون هم که شده عجله کنید
  • شما نگران نباش خبرتون می کنیم باید مراحلش طی بشه

 

......

دو ماه بعد باز همان برنامه......

...........

تا دو هفته قبل بعد از گذشت از چهار ماه

  • الو سلام
  • سلام مهندس
  • آقا خیلی سریع فردا پاشید بیایید اینجا
  • مهندس  بیش از هزار کیلومتر راه است باید بلیت هواپیما گیر اورد اینها حالا چی شده؟
  • ما همان قطعات را میخواهیم  برای ماه بعد!!شما اگر شده با اتومبیل بیایید
  • چی؟ ماه بعد؟ شما حتی نمونه را هم به ما ندادید بعد این تعداد و این حجم اصلا امکان نداره
  • شما فردا بیایید
  • فردا که نمیشه، من اولین پرواز میام
  • ....

این یک ماجرایی واقعی است از صدها نمونه دیگر در ایران  اینکه چقدر ایشون اصرار داشت امری محال در زمان ناممکن انجام پذیرد درحالیکه برای کاری ساده خودشون در طول چهارماه  هم نتوانستن انجام بدهند.

ایرانیها همیشه منتظرن که دیر بشه بعد تصمیم بگیرن البته تصمیم که چه عرض کنم، بعد هم باید بدو بدو کار انجام بشه

نکته اصلی هم اینه که باز هم تو این شرایط خودشون بدو بدو نمی کنه دیگران باید بدوند

البته این پروجکشن تو همه کارهای دیگه ایرانی ها هم هست

صحبت قانون که می‌شه همه شعار می‌دهند آقا قانون را رعایت کنید اما خودشون دریغ از یه خرده رعایت قانون

جهت اطلاع با اینکه به این آقایون برای قطعاتی که خیلی سخت بتونن جایی گیر بیارن و اغلب کارخونه‌های سازنده اینگونه قطعات در دنیا تا آخر سال 2009 ظرفیتشون تکمیل است قول تحویل 5 ماهه بجای 8 ماه را داده‌ایم. از دو هفته پیش تا حالا رفته‌اند تو کما تازه چونه یک هفته کمتر را می‌زدند اما الان دو هفته است که خبری از تصمیم نیست این همان خودش نشسته اما بقیه بدوید  ،است.

تو این ماجرا و موارد مشابه نکته های دیگه هم هست که حتما در پستهای بعدی می‌گم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر