یه مدتی است گاهی این تصاویر میاد تو ذهنم؛
تصویر اول:
یک گله اسب که توی حصاری در یک دشت باز هستند... در حصار باز میشود و گله اسبها در یک با دو ردیف از حصار خارج و به تاخت به سمتی حرکت می کنند تا از نظر دور شوند
تصویر دو:
یک گله گوسفند که توی حصاری در یک دشت باز هستند... درحصار باز میشود،گوسفندها برای خروج هجوم میآورند تا جاییکه در اثر تجمع بیش از حد باکندی بسیار ازحصار خارج میشوند در مقاطعی چوپان برای اینکه قفل ایجاد شده را باز کند گوسفندی را برمیدارد و بیرون میاندازد
تصویر سه:
گوسفندهای سراسیمه بعد از خروج بیهدف و بی مقصد در همان حوالی در حال چریدن و پلکیدن هستند..
تصویر چهار:
از گله اسبها جز غباری دور دست دیده نمیشود
تصویر پنج:
بزی به سرعت از کنار محل تجمع گوسفندان رد میشود، جماعتی از گوسفندان به دنبال وی روان میشوند
.........
اینها تصاویری هستند که اغلب تکرار میشوند اما تصاویر ناکامل دیگهای هم گاهی اضافه میشه
بز، گله پشت سرش را می بینه و می ترسه و سریعتر میره...
بز، گله پشت سرش را میبینه و امر بهش مشتبه میشه و....
گوسفندها که میبینن بز خیلی سریع میدود و خودشان خسته شدهاند، براش جفت پا میگیرند...
.
.
.
توی این چند تا تصویر که تاریخ چند صد ساله گفته شده بود و روانشناسی اجتماعی...
پاسخحذفعالی بود... عالی
برداشتن حصار اولویت اول نیست... اولویت اول، اسب شدن است... هان؟
واقعا لذت بردم...
خیلی خوب بود ، مختصر ، جذاب ، عمیق ...
پاسخحذفیه نمه اشراقی هستی ;-)
پاسخحذفاین اتفاقی که تصور میکنی دیر یا زود رخ میده ! اینکه مردم گوسفند هستن یا اسب , به نظرم از نحوه رفتارشون در استادیومها یا جامعه میشه به اون پی برد .
ملت ایران بنا بدلایلی به چوپان احتیاج داره . اسب شدن یک روند زمانبره . باید با چوپان ها وارد مذاکره شد و اونها رو مجاب کرد که به گوسفند ها شخصیت بدن . اما چوپان به راحتی قبول نمیکنه چون منافعش با گوسفند گره خورده ! پس اون بز (پوپولیسم ) از راه میرسه و برا مدتی گوسفندان رو سرگرم میکنه ...
در هر صورت نمیشه بز و چوپان و گرگ رو شماتت کرد چون اینها بر اساس طبیعتشون دارن عمل میکنند . اما ما میتونیم اراده کنیم که گوسفند نباشیم
یکی از عمیق ترین نوشته هایت بود عزیز. دست مریزاد.
پاسخحذفخیلی منحصر به فرد بود ایکاش میتونستم تو بالاترین یه مثبت خوشگل بهش بدم.
پاسخحذفhooman_tak@yahoo.com