در ادامه پست قبلی باید کمی توضیح اضافه کنم؛
در جامعه ای که واقعیتها و ارزشها اجتماعی, اخلاقی و فرهنگی همگی وارونه هستند قطعا این موارد مصداق کامل بیرونی نخواهد داشت.
در جامعهء به شدت متوهم, خود بزرگ بین درظاهر و با عدم اعتماد به نفس شدید در باطن , فرافکنی رواج بیمارگونه ای دارد.
حتما دقت کرده اید کمتر ایرانی هست که برای اصلاح جامعه طرح و نقشه نداشته باشد اما در این برنامه های فوق هوشمندانه جایگاه خود ایشون معلوم نیست و دیگران باید تغییر کنند ولی خود ایشون از هرگونه زحمت و تغییری مصون است در بهترین حالت لطف می کنند دستور می دهند.
در مورد این خصوصیات تا کنون بحثهایی شده و جای بحث بیشتر هم دارد اما در مورد همین پذیرش اشتباه نیز به علت همین توهم و فرافکنی کمتر کسی است که اشتباه خود را بپذیرد و کلا خود را از هرگونه اشتباه مبری می داند.و نسبت دادن و یا اثبات اشتباه دیگران با واکنش تند و نامتناسب همراه خواهد بود.
در مقابل اگر کسی اشتباهش را بپذیرد, بر خوردها چنان وقیح,فرافکنانه و بی منطق خواهد بود که قطعا آخرین بار وی خواهد بود که چنین خبطی را مرتکب می شود.
نتیجه این رفتارها چی می تونه باشه؟ یکی دو تاش را من می گم خیلی هاش را هم خودتون دیده اید
فرد مجبوره که برای پوشاندن اشتباه به رفتارهای ضداخلاقی(اکنون در جامعه ما زرنگ بازی) رو بیاره و هرطور هست خودش را خلاص کند
یا شاید هم اشتباه پشت اشتباه انجام بده
و خیلی موارد دیگه اما هرچی که هست اینگونه برخوردها جامعه را به انفعال, عدم خلاقیت, عدم اعتماد و سراشیبی می کشاند
خلاصه اینکه: بد جوری توی دور باطل افتاده ایم!
پاسخحذفابلیس جون یه نگاه به این بنداز:
پاسخحذفhttp://www.rokhdaad.com/spip.php?article97