۲۲ بهمن ۱۳۸۸

دعوا, دعوا, دعوا …. سر مربا

الان چند ماهی می شه نمی دونم چرا این صحنه از فیلم “ پسران بد”  هی میاد جلوی چشمم اینکه دو تا پلیس جوان  لباس شخصی بودن که تو ماموریتها هروقت که گیر می افتادن و یارو به سمتشون اسلحه می گرفت با همدیگه شروع به بحث و دعوا می کردن و تا یارو حواسش پرت می شد هر دو اسلحه را می کشیدن به سمت طرف و یارو آچمز می شد.

البته این حقه خیلی جدیدی نیست اما خوب اغلب جواب می ده حتی اگر یه طرف دعوا ندونه برای چی داره می جنگه!

روزی که یارو اسلحه اش آماده شد و کشیدش بیرون؛ دعوا می خوابه. و بعد هم اونور قضیه که منتظر بود  ببینه دعوای این دو تا چی میشه یا شلیک (تحریم) کنه بظاهر آچمز می شه مجبور می شه یه بازی دیگه بکنه, بازیی که همیشه منتظرش بود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر